مانی شهریر: در دیماه، "لاکپشت پرنده" که تا پیش از این آن را به عنوان یک ساز و کار بررسی و ارزشیابی مستقل کتاب کودک میشناختیم، صاحب یک مجله شد. شماره اول مجله لاکپشت پرنده حیطه کاری گروه دستاندرکار این مجموعه را بسیار گستردهتر از بحث کتاب کودک و نوجوان تعریف میکند. مدیر مسئول مجله در مصاحبهای که با خودش انجام داده (!) بطور خلاصه اعلام کرده که: "هدف از انتشار این مجله چیه؟ ارزیابی و بررسی و معرفی محصولات فرهنگی کودکانه." او در پاسخ به سوال دیگر مصاحبهکننده که میپرسد مخاطب این نشریه چه کسانی هستند، پاسخ میدهد: "پدر و مادرها، معلمها، مسئولان مهدکودکها، مدیران فرهنگی، کتابدارها و بطور کلی همهی کسانی که با انتخاب و خرید محصولات فرهنگی برای بچهها سر و کار دارند. البته در عمل اصلیترین مخاطبان نشریه، طبقهی متوسط جدید هستن. یعنی پدر و مادرهای جوانی که معمولا یک یا دو بچه بیشتر ندارن، به فکر آیندهی اونها هستن و برای بچههاشون هزینه میکنن."
بعد از مصاحبه مدیر مسئول، مطالب مجله در "ایستگاه اول" با معرفی محصولات کودکانه برگزیده داوران مختلف مجله در 5 گروه اسباببازی، فیلم و انیمیشن، کتاب، فضای دیجیتال و موسیقی و محصولات شنیداری آغاز میشود. در هریک از این بخشها محصولات مختلفی معرفی شدهاند که با دریافت شش، پنج، چهار یا سه ستاره (یا لاکپشت) از داوران هر بخش، به نوعی واجد ویژگیهایی متمایز نسبت به دیگر محصولات همرده خود در بازار شناخته شدهاند. به این ترتیب لاکپشت پرنده سعی دارد تا نقش یک راهنمای محصولات فرهنگی را برای پدر و مادرها برعهده بگیرد و ... حالا که تازه اول راه است، امیدوارم در مسیری که انتخاب کرده موفق باشد.
در توصیف بیشتر "ایستگاه اول" همین بس که من کتابفروش از این پس مشتری ثابت مجله بخاطر بخش معرفی کتابش خواهم بود. در این وانفسای نبود کانالهای تخصصی معرفی و اطلاعرسانی کتاب، پرداختن مجله به این موضوع بسیار غنیمت است.
اشاره به بخشهای دیگر مجله را اجازه بدهید با "ایستگاه پنجم" (ایستگاه آخر) ادامه بدهم (این هم یک عادت بدی است که من دارم و خیلی از اوقات مجلهها را از آخر به اول ورق میزنم!) عنوان اصلی "ایستگاه پنجم" مجله در این شماره "گوزن زرد تجربههای مشترک بچهها و والدین" است (نمیدانم قرار است در شمارههای بعدی هم همچنان عنوان این ایستگاه همین باشد، یا تغییر میکند). "گوزن زرد" فعالیت دیگری است که اخیرا شروع شده و تلاش میکند تا پدر و مادرها را به کتاب خواندن "برای" و "به همراه" بچهها ترغیب کند. کتاب خواندنی که به یک برنامهی ثابت خانوادگی تبدیل شود، باعث شکل گرفتن بحث و گپ و گفتگو میان اعضای خانواده بشود و ...
"ایستگاه پنجم" مجله اما باز به نظرم به دنبال مفهومی فراتر از این مفهوم کتابخوانی رفته است. در این بخش تلاش شده تا پدر و مادرها (البته پدر که چه عرض کنم، همهاش مادرها) از تجربیات مختلفشان با بچهها بگویند. اینکه در هنگام مسافرت به همراه بچهها چه اتفاقهایی برایشان افتاده، پروژه "رستوران رفتن" به همراه بچه را چگونه پشت سر گذاشتهاند و تجربهشان در مقابله با بدغذایی و بدادایی بچهها هنگام غذا خوردن چیست. این مطالب البته اکثرا به قلم داوران "گوزن زرد" نوشته شده (شاید وجه تسمیه عنوان "ایستگاه پنجم" هم همین باشد). اما در میان نویسندگان، غیرداورهایی هم به چشم میخورند.
از ایستگاههای اول و آخر که بگذریم، در ایستگاه دوم مجله (با عنوان "دورهمی") گزارشی از بازدید بچهها از گالری گلستان (با میزبانی مدیر گالری) آمده، ایستگاه سوم مطالبش بطور کامل به سیر تا پیاز موضوع عروسک میپردازد و ایستگاه چهارم هم با عنوان "بازارگردی"، در مطالبی از حال و هوای بازارهای پوشاک، نوشتافزار و اسباببازی میگوید.
بالاخره اینکه اگر جزو آن "طبقهی متوسط جدید" هستید و مرتب یا نامرتب برای بچههایتان هزینه میکنید به نظرم خوب است که مجله "لاکپشت پرنده" را دمدست داشته باشید و گهگاه آن را ورقی بزنید. احتمالا با اطلاعاتی که از این طریق بدست میآورید میتوانید تصمیمهای مناسبتری برای خریدهای فرهنگی و سرگرمی بچهها داشته باشید.
منبع: جیره کتاب